اما هنوز سهام 3 شرکت تابعه این وزارتخانه در بورس عرضه نشده و وضعیت واگذاری برخی سازمانها و شرکتهای دیگر تابعه نیز مشخص نیست.
مدیر عامل شرکت ذوبآهن اصفهان به برخی پرسشهای مطرح در زمینه اقدامات انجام شده برای خصوصی سازی و واگذاری سهام و مشکلات و موانع و علل تأخیر در روند واگذاری این شرکت پاسخ داد که دیدگاههای بهرام سبحانی را میخوانید.
***
- با ابلاغ سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی، رویکرد شما به این سیاستها و امکان گسترش حضور بخش غیر دولتی با توجه به فضای کنونی اقتصاد کشور چیست؟
ابلاغ سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی، نقطه عطف و تحولی در صنعت و تولید کشورمان است چرا که اکنون تمام داراییهای دولت در شرکتها و کارخانههای دولتی بلوکه شده و با این روند، با وجود ظرفیتهای بسیار برای توسعه این واحدها، به دلیل محدودیت منابع دولتی، امکان تحقق بسیاری از اهداف و به فعلیت رسیدن این توانمندیها وجود ندارد.
در واقع با اجرای سیاستهای ابلاغی اصل 44 قانون اساسی، سرمایههای خرد در اختیار مردم که به صورت انفرادی کارایی چندانی ندارد با واگذاری شرکتهای دولتی متمرکز شده و دولت با واگذاری این شرکتها زمینه توسعه بیشتر و استفاده بهینه از امکانات موجود را با سرمایههای غیردولتی فراهم میسازد.
با اجرای این سیاستها مالکیت واحدهایی که تا پیش از این در اختیار دولت بوده به مردم واگذار شده و دولت نیز قادر خواهد بود با تجمیع سرمایههای خردی که تا پیش از این کارایی چندانی نداشته، بسیاری از طرحهای توسعهای را که قبلاً به دلیل کمبود منابع امکان اجرای آن وجود نداشته، اجرایی کند.
این امر آثار مثبتی مانند ایجاد اشتغال را به دنبال خواهد داشت و با تداوم این روند دولت میتواند با واگذاری این واحدها به بخش غیر دولتی تنها نقش حاکمیتی و نظارتی خود را در این فرآیند ایفاء کرده و هدف توسعه اقتصادی کشور را دنبال کند.
در واقع میتوان گفت اجرای سیاستهای ابلاغی اصل 44قانون اساسی، موتور توسعه صنعتی و تولید را به حرکت در میآورد.
- تأثیر اجرای این سیاستها در واحدهای تولیدی بخش صنعت و رقابتی شدن تولیدات این واحدها چگونه خواهدبود؟
اجرای این سیاستها در واحدهای صنعتی که اکنون دولتی بوده و با واگذاری به بخش غیر دولتی خصوصی میشوند نیز، به شرط آنکه به خوبی از این فرصت بهرهبرداری شود مزایای زیادی را به همراه خواهد داشت چرا که اکنون اداره کردن شرکتهای دولتی به دلیل برخی محدودیتهای قانونی با مشکلات خاصی همراه است.
برخی مقررات و آییننامههای دست و پا گیر در شرکتهای دولتی وجود دارد که بخش خصوصی با کنار گذاشتن آن، قادر خواهد بود بهتر فعالیت کند گرچه این امر به معنای بی قانونی در این شرکتها پس از واگذاری به بخش خصوصی نخواهد بود و هم اکنون نیز بخش غیردولتی در چارچوب قوانینی مانند قانون تجارت فعالیت میکند اما قوانین دولتی بسیار محدود کننده است.
شرکتهای بزرگ دولتی گردش مالی زیادی داشته و برای ادامه فعالیت خود نیازمند انعقاد قرارداد، خرید، تأمین مواد اولیه و قطعات هستند که مقررات کنونی موجود در این شرکتها محدودیتهایی را ایجاد میکند اما بخش خصوصی با فعالیت در چارچوب قانون تجارت با این قیود مواجه نخواهد بود.
این امر موجب افزایش بهرهوری و کاهش قیمت تمام شده و هزینههای تولید در این شرکتها شده و سرعت عمل و بهرهوری در این واحدها را تا حدود زیادی افزایش خواهد داد.
نکته قابل توجه آن است که مدیران بخش صنعت یا سایر مسئولین باید بپذیرند که چه در واحدهای صنعتی یا سایر شرکتها، انتقال واحدهای دولتی به بخش غیر دولتی مستلزم ساز و کارهای خاص خود است و باید به صاحب سهام احترام گذاشته و حداقل حقوق یک سهامدار که در قانون مشخص شده است را برای آنها قایل شد.
نمیتوان شرکت خصوصی را با قوانین دولتی اداره کرد تا زمانی که شرکتی دولتی است قوانین جاری دولت بر این شرکت حکمفرما است اما اگر این شرکت به بخش خصوصی واگذار شد باید همه راهکارهای مورد نیاز بخش غیر دولتی بر فعالیت آن حاکم باشد.
بر این اساس شرکتهای واگذار شده به بخش غیر دولتی باید توسط این بخش مدیریت و اداره شود. نمیتوان شرکتی را خصوصی دانست اما به شیوه دولتی اداره کرد. به نظر میرسد اکنون شیوه اداره کردن و مدیریت شرکتهایی که به بخش غیر دولتی واگذار میشوند، از مباحثی است که بیشتر باید مورد توجه قرار گیرد.
از سوی دیگر هدف خصوصیسازی واگذاری شرکتهای دولتی به شرکتهای شبه دولتی همانند آنچه در گذشته صورت گرفته نبوده و ابلاغ این سیاستها نیز مشارکت بیشتر مردم در اقتصاد کشور را دنبال میکند بر این اساس باید دقت لازم صورت گیرد تا سرمایه مردمی به شکل یکجا به این واحدها منتقل شده و مردم احساس مالکیت در این واحدها را داشته باشند تا با رغبت بیشتری در تولید مشارکت کنند.
- با این روند برای واگذاری شرکت ذوب آهن اصفهان به عنوان یکی از شرکتهای بزرگ تحت پوشش وزارت صنایع و معادن تا کنون چه اقداماتی صورت گرفته و سهام این شرکت چه زمانی واگذار خواهد شد؟
برای واگذاری و ورود شرکت بزرگی مانند ذوبآهن به بورس باید از قبل برخی آماده سازیها صورت گیرد تا بسترهای لازم برای انجام این کار فراهم شود. نخستین قدم در این چارچوب، تبدیل شرکت ذوبآهن از سهامی خاص به سهامی عام است، اصلاح ساختار نیروی انسانی و ساختار مالی از دیگر ملزومات انجام این کار است.
اکنون برای اصلاح ساختار مالی شرکت اقدام کردهایم و با توجه به این روند، زیانهای انباشته شرکت در سالهای گذشته را در چارچوب قانون، اصلاح کردیم به نحوی که به لحاظ مالی اکنون ساختار ذوبآهن ساختار مناسبی برای ورود به بورس است.
گام بعدی در این جهت اصلاح ساختار سازمانی شرکت است که با طرح توسعهای نیز هزینههای کنونی ثابت خواهد ماند به نحوی که با راهاندازی طرح توازن که موجب افزایش تولید 2 میلیون و 200 هزار تنی کنونی فولاد خام به میزان یک میلیون 400 هزار تن شده و در مجموع تولید فولاد این شرکت تا نیمه دوم سال جاری به 3 میلیون و600 هزار تن افزایش خواهد یافت، از سوی دیگر هزینههای ثابت شرکت تغییر ننموده و برای این میزان تولید سرشکن میشود که این امر موجب افزایش قابل توجه سودآوری شرکت ذوب آهن میگردد.
اکنون طرح توسعه بیش از 70درصدی را در حال اجرا داریم که با بهرهبرداری از آن شرایط شرکت از نظر ارزش داراییها و سود آوری تغییر میکند. بر این اساس راهاندازی طرح توازن برای شرکت سرنوشتساز بوده و قیمت تعیین شده سهام ذوبآهن در بورس را افزایش میدهد و به همین دلیل تا بهرهبرداری این طرح برای عرضه سهام شرکت در بورس صبر میکنیم.
- آیا برآوردی از ارزش سهام قابل واگذاری ذوبآهن در بورس دارید، نحوه واگذاری سهام چگونه خواهد بود؟
در چارچوب سیاستهای ابلاغی تا 80 درصد سهام این شرکت واگذار و تنها 20 درصد سهام در اختیار دولت باقی میماند. از این میزان سهام قابل واگذاری به بخش غیر دولتی 30 درصد در چارچوب سهام عدالت واگذار میشود. همچنین 5درصد سهام به کارکنان و مدیران و 45 درصد سهام عمومی است که در بورس عرضه خواهد شد.
البته متولی این امر سازمان خصوصیسازی بوده و ارزش گذاری و نحوه عرضه سهام این شرکت توسط این سازمان تعیین میشود. از آنجا که بهرهبرداری از طرح توازن تأثیر زیادی در ارزش سهام ذوبآهن اصفهان خواهد داشت هنوز برآورد دقیقی از ارزش سهام قابل واگذاری این شرکت نداریم.
با توجه به اثرگذاری طرح توازن در تعیین ارزش سهام شرکت و افزایش قیمت سهام ذوبآهن با بهره برداری از این طرح، عرضه سهام این شرکت پس از بهرهبرداری از طرح توازن صورت گیرد. با هماهنگی انجام شده با ایمیدرو مقرر شده پس از واگذاری سهام فولاد مبارکه و خوزستان در بورس، سهام ذوب آهن به بازار عرضه شود و بر این اساس سهام این شرکت در اواخر سالجاری و یا اوایل سال آینده در بورس عرضه خواهد شد.
- سه دوره متوالی سوددهی از الزامات عرضه سهام شرکتها در بورس است، وضعیت سود و زیان شرکت ذوبآهن چگونه بوده و آیا اکنون شرایط لازم برای عرضه سهام این شرکت در بورس وجود دارد؟
شرکت ذوبآهن اصفهان از سال 85 سودده شده و این سوددهی در سال 86 تداوم خواهد یافت همچنین با بهرهبرداری از طرح توازن در سال جاری این سوددهی افزایش چشمگیری خواهد یافت.
گرچه این شرکت سه دوره مالی متوالی سودده نبوده اما روند سوددهی این شرکت آغاز شده و یکی از دلایلی که در نظر است سهام ذوبآهن سال آینده در بورس عرضه شود نیز دستیابی به این شرایط یعنی کسب سه دوره سوددهی متوالی است.
- با این روند میزان سوددهی شرکت ذوبآهن در سال جاری چگونه خواهد بود؟
سوددهی یک شرکت تابع عوامل گوناگونی است و نمیتوان همه این شرایط را پیشبینی کرد. قیمت فروش، یکی از مهمترین عوامل مؤثر در میزان سوددهی شرکت است.
این در حالی است که تاکنون قیمت فروش نوسان بسیاری داشته و با این روند برای تعیین میزان سوددهی شرکت ذوبآهن باید منتظر قیمت فروش تا پایان سال ماند اما سودی که به ازای هر سهم میتوان پیش بینی کرد نسبت به سود سایر شرکتهای موجود در بورس یا شرکتهایی که در نظر است در بورس عرضه شود نسبت خوبی خواهد بود و انگیزه کافی برای متقاضیان سهام این شرکت در بورس ایجاد خواهد شد.
گرچه برای ورود به بورس الزام صددرصدی مبنی بر سوددهی در سه دوره مالی متوالی وجود ندارد. بلکه برای ورود به بورس باید شرکتها سه سال تراز مثبت داشته باشند اما از آنجا که شرکت ذوبآهن قبلاً در بورس وارد و در تالار فرعی پذیرفته شده در این زمینه با محدودیتی مواجه نخواهد بود.
در صورتی که امسال نیز خواستار ورود به بورس و عرضه سهام بودیم مشکلی وجود نداشت اما به دلیل اجرای طرح توازن و تاثیر قابل توجه آن بر قیمت سهام ذوبآهن این کار را انجام ندادیم.
- میزان سود و زیان شرکت در سالهای 84 و 86 چگونه بوده است؟
از آنجا که سال مالی گذشته تا 29 اسفند ماه 85 را هنوز نبستهایم رقم دقیقی از میزان سود شرکت در سال گذشته را در اختیار ندارم. سال 84 از نظر سود و زیان شرکت سالی استثنایی بود چرا که در این سال به دلیل کاهش شدید قیمتها، زیانده بودیم به نحوی که قیمت آهن در این سال حتی کمتر از قیمت تمام شده بود و در حالی که قیمت تمام شده آهن 350 تومان بود قیمت فروش این محصول 330 تومان بوده است.
- با عرضه بخش کمی از سهام برخی شرکتهای صنعتی در بورس برخی معتقدند قیمت عرضه سهام این شرکتها بسیار پایین بوده و نوعی ارزان فروشی سهام دولت محسوب میشود، نظر شما چیست؟
شرکتهای صنعتی مانند فولاد یا ذوبآهن در تعیین قیمت سهام نقشی نداشته و سازمان خصوصیسازی بر اساس مکانیزمهای خاصی قیمت این سهام را مشخص میکند اما باید پذیرفت که شرکتهایی با این حجم عظیم سرمایه در بورس عرضه میشوند در واقع سهام شرکتهایی که تاکنون عرضه شده نوعی تمرین بوده و ممکن است با عرضه بیشتر سهام شرکتهای دولتی ارزش سهامی که تاکنون عرضه شده با رکود و کاهش قیمت مواجه گردیده یا با توجه به شرایط بازار، قیمت این سهام با جهش و افزایش بیشتری مواجه شود.
اما در مجموع این سیاست که اکنون درصد کمی از سهام این شرکتهای بزرگ عرضه میشود موجب خواهد شد تا قیمت مبنا با توجه به نظام عرضه و تقاضا به دست آمده و پس از ایجاد ثبات و تعادل در قیمتها، بقیه سهام به تدریج در بورس عرضه شود سیاست مطلوبی است چرا که با عرضه مثلاً 40 درصدی سهام این شرکتها در بورس و ارزان فروشی یا گرانفروشی این سهام حتی به میزان یک درصد نیز ضررهای میلیاردی بسیار زیادی متوجه دولت یا خریداران سهام شده و در نتیجه کاهش تقاضا را به دنبال داشته باشد. بر این اساس عرضه تدریجی سهام این شرکتها با توجه به شرایط مذکور و آماده نبودن بازار سرمایه برای عرضه این ارقام کلان سهام که تاکنون بیسابقه بوده است موجب تعیین قیمت منطقی این سهام خواهد شد.
- آیا برآوردی از قیمت پایه سهام ذوبآن صورت گرفته است؟
در تعیین قیمت سهام شرکتها سه عامل ارزش داراییها، سودآوری و آینده و وضعیت شرکتها و میزان تأثیرپذیری شرکتهای صنعتی از مباحث سیاسی و اقتصادی تعیین کننده است. بر این اساس مسایلی مانند امکان اعمال تحریمهای احتمالی علیه کشورمان، در ارزش سهام شرکتهای مختلف در بورس دخالت دارند.
چرا که به دلیل تأثیر این موضوع در روند تولید، سودآوری، بازار فروش و تأمین مواد اولیه شرکتها و با توجه به آگاهی متقاضیان از تأثیر احتمالی آن بر قیمت سهام، این مباحث میتواند در تعیین قیمت عرضه سهام شرکتهای صنعتی در بورس مؤثر باشد.
برای تعیین قیمت سهام ذوبآهن اصفهان در بورس نیز علاوه بر شرایط مذکور، بحث بهرهبرداری از طرح توازن و تاثیر آن بر تولید و ارزش سهام شرکت باید مد نظر قرار گیرد.
- از آنجا که قبلاً برای برخی شرکتهای صنعتی متقاضیان خارجی با قیمتهایی بیش از آنچه اکنون قیمت این سهام در بورس عرضه شده وجود داشته آیا برای شرکت ذوبآهن نیز چنین تقاضایی وجود دارد، در صورت وجود چنین متقاضیانی رویکرد شما به این موضوع چیست؟
به صورت رسمی پیشنهادی از سوی متقاضیان خارجی برای شرکت ذوبآهن وجود نداشته گرچه در مذاکرات مختلف تقاضای خرید یا مشارکت مطرح شده است.
با توجه به آن که برای مشارکت یا استفاده از سرمایهگذاری خارجی محدودیتی وجود ندارد بنابراین نباید در فروش سهام این شرکتها به متقاضیان خارجی نیز منعی وجود داشته باشد بلکه باید امتیازاتی نیز برای خریداران خارجی نسبت به سرمایهگذاران در نظر گرفته شود چرا که در سرمایهگذاری متقاضی خارجی بر اساس شرایطی که خود تعیین میکند نسبت به ایجاد کارخانه اقدام میکند و دغدغههایی مانند ایجاد اشتغال در داخل کشور یا استفاده از تکنولوژی داخلی را ندارد اما وقتی سرمایهگذار خارجی سهام شرکتهای ایرانی را خریداری میکند در واقع سرمایه خود را به دولت منتقل نموده و دولت میتواند سرمایه حاصل از فروش سهام این شرکتها به متقاضیان خارجی را در جهت سرمایهگذاری جدید در هرجا و با هر شرایطی که صلاح بداند به کار گرفته و این سرمایه را مدیریت کند. همچنین در نظر است تا سهام این شرکتها در بورسهای خارج از کشور نیز عرضه شود.
- روند خصوصیسازی و واگذاری سهام شرکتهای تابعه ذوبآهن چگونه بوده و آیا متقاضی خارجی برای سهام این شرکتها وجود داشته است؟
اکنون تقریباً ذوبآهن سهام خود در شرکتهای تابعه را به صفر رسانده است. میتوان گفت اکنون سهامی در شرکتهای تابعه به جز40 درصد سهام شرکت قطران را نداریم و 60 درصد این سهام نیز متعلق به بنیاد مستضعفان است.
اما سهام ذوبآهن در بقیه شرکتها، واگذار شده یا در حال واگذاری است. شرکتهای تکادو، تک سرام، معادن منگنز ایران و در مقطعی شرکت نسوز آذر از جمله شرکتهای بوده که در آن سهام داشتهایم.
این شرکتها در سال 72 در راستای خصوصیسازی توسط بازنشستگان یا افراد بازخریدشده تاسیس گردیده بود و ذوبآهن نیز در تاسیس این شرکتها به میزان 10 تا 15 درصد سهام داشتهاست.
همچنین سهامداران این شرکتها با بزرگتر شدن آن به مرور افزایش سرمایه دادند که ذوبآهن در این افزایش سرمایه مشارکت نکردهاست و بر این اساس سهم ذوب آهن در این شرکتها ناچیز گردیده و سپس در سال 78 به بخش خصوصی واگذار شد.
میتوان گفت اکنون ذوبآهن سهم قابل توجهی در این شرکتها نداشته و شرکتهای مذکور به شیوه مناقصهای با ذوبآهن کار میکنند. با این روند اکنون در شرکت قطران و تعداد اندکی از شرکتها مانند 10 درصد شرکت سنگ منگنز ایران ، شرکت تکسرام سهامدار هستیم.
- سهام 40 درصدی ذوبآهن در شرکت قطران چه زمانی واگذار خواهد شد؟
برنامه خاصی برای واگذاری سهام قطران نداریم چرا که مواد اولیه قطران از ذوبآهن تامین میشود و به دلیل وابستگی این شرکت شاید به صلاح باشد تا در کنار ذوبآهن باشد.
سهام 40 درصدی ذوبآهن در قطران از جمله داراییهای این شرکت است که با عرضه سهام ذوبآهن در بورس سهام این شرکت نیز واگذار خواهد شد.
- چرا ذوبآهن شرکت صبا را با زیان واگذار کرده است، به نظر شما این شیوه واگذاری تا چه حد در راستای سیاستهای ابلاغی اصل 44 قانون اساسی است؟
واگذاری شرکت صبا در واقع نوعی جابجایی داخلی و ایمیدرویی بوده است از آنجا که شرکت ذوبآهن برای تامین سرمایه مورد نیاز اجرای طرح توازن با مشکل مواجه بود مبالغ دریافتی ناشی از واگذاری صبا در طرح توازن سرمایهگذاری شده است.
از سوی دیگر نکته قابل توجه آن است که عمده بدهیهای گذشته ذوبآهن به سیستم بانکی به دلیل اعتباراتی بود که برای صبا از بانکها دریافت کرده و قادر به بازپرداخت آن نبود در واقع با واگذاری صبا این اعتبارات را برگشت داده و طرح توازن را که مدتها راکد باقی مانده بود اجرایی کردیم.
- وضعیت سهامداران کنونی ذوبآهن و میزان سرمایه ثبت شده شرکت چگونه است، با توجه به ممنوعیت سرمایهگذاریهای جدید دولتی بر اساس سیاستهای اصل 44 آیا برنامهای برای افزایش سرمایه دارید؟
سهام این شرکت صددرصد دولتی و متعلق به ایمیدرو است. سرمایه ثبت شده شرکت بیش از 700 میلیارد تومان است.
همچنین برنامهای برای افزایش سرمایه نداریم اما با راهاندازی طرح توازن باید تجدید ارزیابی صورت گرفته این داراییها به سرمایه شرکت افزوده شود.
از سوی دیگر طرح 5 میلیون تن را در نظر داریم که در حد مطالعه بوده و هنوز پروژه نشده است و اجرای این طرح بعد از عرضه سهام شرکت در بورس انجام میشود.
باید در جایی طرحهای توسعه متوقف گردیده تا داراییها در بورس عرضه و مراحل بعدی طی شود.
- با توجه به این که شرکت ذوب آهن در نوبت واگذاری در بورس قرار گرفته آیا برنامهای برای خارج شدن از شمول قوانین دولتی دارید؟
بر اساس ماده 7 قانون برنامه چهارم توسعه مقرر شده که شرکتهایی که برای عرضه سهام خود در بورس اصلاح ساختار را انجام دادهاند از شمول قوانین دولتی خارج شود اما اکنون در این زمینه اختلاف نظر وجود دارد و این موضوع به درستی شفاف نشده که معافیت از شمول قوانین دولتی تا چه حد است، گرچه به نظر میرسد بر اساس تکالیف قانون برنامه چهارم توسعه شرکتهای مذکور باید بر اساس قانون تجارت فعالیت کنند اما هنوز دستورالعمل شفاف و مشخصی در این زمینه وجود ندارد.